tanha tarin
درد و دل
"ســـاده" کـه بـاشـی زود "حــل" مـیشـوی مـــیروند ســر وقـت بگـــــذار مردان در سکوت پیر میشوند و در خاموشی اشک میریزند ... فرصت ديدارت گر چه كم بود ،ولي چشمانت باهمان نيم نگاه دلم را ربود ... احساسم را نمي فروشم؛ . . . حتي به بالاترين بها! . . . دیشب که باران آمد... خسته ام از جنس قلابی آدم ها....هی فلانی! راهت را بگیر و برو.... حوالی ما توقف ممنوع است بزرگتر که شدیم مدادهایمان هم تکامل یافتند دلت را محكم بچسب رفيق... از همه ی این شهر
نظرات شما عزیزان:
"مـــسالـه" بــعــدی!!
دوستــــــ بمانیم
عشق همه چیز را خرابــــــ میکند . . . !
پیاده رو ها را آنقدر میروند تا گم شوند ...
ولي . . .
آنگونه كه بخواهم خرج ميكنم . . . .،براي آنهايي كه لايق هستند .
میخواستم سراغت را بگیرم!
اما..
خوب میدانستم این بار هم که پیدایت کنم ,
باز زیر چتر دیگرانی ...
تبدیل به خودکارهایی بی رحم شدند
تا یادمان بدهند که هر اشتباهی پاک شدنی نیست!
اکنون اینجایم با پاک کنی یادگار از کودکی
میخواهم پاک کنم این مشق کهنه ی اشتباه را !
ولی نمیتوانم ...
آدمها... آنقدر انصاف ندارند...
كه...
زير پايت را خالي نكنند...
تنها تو را بُردند
از همهی این خانه
تنها من را نکُشتند ...
من، خاطره ی خوبی از هیچ انقلابی ندارم ...
mamnon az in ke be webam sar zadi
in behtarin web asheghanee ye ke ta hala didam
bazam be man sar bezan va webet ro toye linkdoni akhar webam sabt kon
Design By : RoozGozar.com |